کنورتیسور دوار برقی (به انگلیسی: Rotary Electric Converter )(به این نوع اتو ترانسفورمر نیز گفته میشود) وسیلهای است جهت اعمال تغییرات در انواع پارامترهای برقی از جمله ولتاژ، جریان و فرکانس. همچنین جهت تبدیل ولتاژ AC به DC ، DC به AC و AC به AC کاربرد دارد. اساس کار کنورتیسورهای دوار برقی به این صورت است که در آن دو هسته ترانس به صورت مجزا یا در کنار یکدیگر به صورت القایی باعث تغییرات پارامترهای فوق میگردد.
در بعضی از انواع کنورتیسورهای دوار برقی یک ترانسفورماتور حلقوی قرار دارد که به وسیله یک عدد جاروبک (ذغال) میزان دور ترانس اولیه به ثانویه آن تغییر کرده و باعث تغییرات میزان ولتاژ در آن میگردد. لازم به ذکر است که در این مدل از کنورتیسور، میزان فرکانس ورودی و خروجی با هم برابر است و اینگونه ترانسفورماتورها به هیچ وجه ایزوله نمیباشد و در صورتی که ولتاژ ورودی متغیر باشد به همان نسبت در ولتاژ خروجی تاثیر گذار بوده و آن نیز متغیر میگردد. از کنورتیسورهای دوار برقی در انواع کارهای صنعتی و آزمایشگاهی جهت بررسی تغییرات ولتاژ بر روی دستگاههای خاص استفاده میگردد. همچنین از کنورتیسورهای دوار برقی در ساخت استابلایزرهای کاملا خطی استفاده میگردد که نیروی محرک تغییرات ولتاژ از طریق سیستم میکروپروسسوری شناخته شده و به وسیله سروو موتور به جارو بک اعمال میگردد. از این رو کاملترین و حساسترین و قابل اعتمادترین نوع ترانس تقویت و محافظتی که تا به حال تولید و عرضه گردیده همین سیستم سروومکانیک یا ترانسفورماتور تقویت موتوری است. این وسیله در انواع تک فاز و سه فاز قابل دسترسی میباشد که محاسبه میزان توان آن دقیقا مانند محاسبه توان ترانسفورماتورهای معمولی میباشد. میزان راندمان این دستگاهها در نوع مرغوب آن به ۹۹ % میرسد… به طور کلی یک کنورتیسور دوار برقی بر دو اصل استوار است:
•اول اینکه: جریان الکتریکی میتواند یک میدان مغناطیسی پدید آورد (الکترومغناطیس)
•دوم اینکه: یک میدان الکتریکی متغیر در داخل یک حلقه سیمپیچ میتواند موجب به وجود آمدن یک
ولتاژ در دو سر سیمپیچ شود.
سادهترین طراحی برای یک کنورتیسورهای دوار برقی به این صورت است که جریان جاری در سیمپیچ اولیه موجب به وجود آمدن یک میدان مغناطیسی میگردد. هر دو سیمپیچ اولیه و ثانویه بر روی یک هسته که دارای خاصیت نفوذپذیری مغناطیسی بالایی است (مانند آهن) پیچیده شدهاند. بالا بودن نفوذپذیری هسته موجب میشود تا بیشتر میدان تولید شده توسط سیمپیچ اولیه از داخل هسته عبور کرده و به سیمپیچ ثانویه برسد. نکته: تفاوت عمده کنورتیسورهای دوار برقی با دیگر مبدلها (از جمله نوع استاتیک آن) در این است که در مبدلهای دوار میزان خروجی ولتاژ متغیر بوده که این امر به واسطه قطعات متحرک انجام می پذیرد.
قانون القاء
میزان ولتاژ القا شده در سیمپیچ ثانویه را میتوان به وسیله قانون فاراده به دست آورد. تا زمانی که شار در حال تغییر از دو سیم پیچ اولیه و ثانویه عبور کند ولتاژ لحظهای در اولیه یک ترانسفورماتور ایدهآل بدست میآید.
معادله ایدهال توان
اگر سیمپیچ ثانویه به یک بار متصل شده باشد جریان در سیمپیچ ثانویه جاری خواهد شد و به این ترتیب توان الکتریکی بین دو سیمپیچ منتقل میشود. به طور ایدهآل ترانسفورماتور باید کاملاً بدون تلفات کار کند و تمام توانی که به ورودی وارد میشود به خروجی برسد و به این ترتیب توان ورودی و خروجی باید برابر باشد و در این حالت داریم: Pincoming = IPVP = Poutgoing = ISVS
بنابراین اگر ولتاژ ثانویه از اولیه بزرگتر باشد جریان ثانویه باید بههمان نسبت از جریان اولیه کوچکتر باشد. همانطور که در بالا اشاره شد در واقع بیشتر ترانسفورماتورها راندمان بسیار بالایی دارند و به این ترتیب نتایج به دست آمده از این معادلات به مقادیر واقعی بسیار نزدیک خواهد بود.
W = V x A W = V x A x r 3 {displaystyle W=VxAW=VxAxr3}
شار پراکندگی
در یک ترانسفورماتور ایدهآل شار مغناطیسی تولید توسط سیمپیچ اول به طور کامل توسط سیمپیچ دوم جذب میشود اما در واقع بخشی از شار مغناطیسی در فضای اطراف پراکنده میشود. به شاری که در حین انتقال از مسیر خود جدا میشود شار پراکندگی (leakage flux) میگویند. این شار پراکندگی موجب به وجود آمده اثر خود القا در سیمپیچها میشود و به این ترتیب موجب میشود که در هر سیکل، انرژی در سیمپیچ ذخیره شده و در نیمه پایانی سیکل آزاد شود. این اثر به طور مستقیم باعث ایجاد افت توان نخواهد شد اما به دلیل ایجاد اختلاف فاز موجب ایجاد مشکلاتی در تنظیم ولتاژ خواهد شد و به این ترتیب باعث خواهد شد تا ولتاژ ثانویه دقیقاً نسبت واقعی خود با ولتاژ اولیه حفظ نکند؛ این اثر به ویژه در بارهای بزرگ خود را نشان خواهد داد. به همین دلیل ترانسفورماتورهای توزیع طوری ساخته میشوند تا کمترین میزان تلفات پراکندگی را داشته باشند. با این حال در برخی کاربردها، وجود تلفات پراکندگی بالا پسندیدهاست. در این ترانسفورماتورها با استفاده از روشهایی مانند ایجاد مسیرهای مغناطیسی طولانی، شکافهای هوایی یا مسیرهای فرعی مغناطیسی اقدام به افزایش شار پراکندگی میکنند. دلیل افزایش عمدی تلفات پراکندگی در این ترانسفورماتورها قابلیت بالای این نوع ترانسفورماتورها در تحمل اتصال کوتاه است. از این گونه ترانسفورماتورها برای تغذیه بارهای دارای مقاومت منفی مانند دستگاههای جوش (یا دیگر تجهیزات استفاده کننده از قوس الکتریکی)، لامپهای بخار جیوه و تابلوهای نئون یا ایجاد ایمنی در بارهایی که احتمال بروز اتصال کوتاه در آنها زیاد است استفاده میشود.
تاثیر فرکانس
مشتق زمان در قانون فاراده نشان میدهد که شار در یک سیمپیچ، برابر انتگرال ولتاژ ورودی است. در یک ترانسفورماتور ایدهآل افزایش شار در سیمپیچ به طور خطی در نظر گرفته میشود اما در عمل شار مغناطیسی با سرعت نسبتا زیاد افزایش پیدا میکند این افزایش تا جایی ادامه دارد که شار به نقطه اشباع مغناطیسی هسته میرسد. به خاطر افزایش ناگهانی جریان مغناطیس کننده در یک ترانسفورماتور واقعی، همه ترانسفورماتورها باید همیشه با جریان متناوب سینوسی (نه پالسی) تغذیه شوند.
به طور کلی استفاده از یک ترانسفورماتور در ولتاژ نامی ولی فرکانس بیش از نامی موجب کاهش جریان مغناطیس کننده میشود و به این ترتیب در فرکانسی کمتر از فرکانس نامی جریان مغناطیس کننده میتواند در حد زیادی افزایش یابد. البته استفاده از ترانسفورماتورها در فرکانسهای بیشتر یا کمتر از فرکانس نامی باید قبل از اقدام، مورد ارزیابی قرار گیرد تا شرایط ایمن برای کار ترانس مثل سنجش ولتاژها، تلفات و استفاده از سیستم خنککننده خاص بررسی شود. برای مثال ترانسفورماتورها باید به وسیله رلههای ولتاژ به ازای فرکانس مجهز شوند تا در مقابل اضافه ولتاژهای ناشی از افزایش فرکانس محافظت شوند.
تلفات انرژی
یک ترانسفورماتور ایدهآل هیچ تلفاتی نخواهد داشت و در واقع راندمانی برابر ۱۰۰٪ دارد. با این حال ترانسفورماتورهای واقعی نیز جزو بهرهورترین تجهیزات الکتریکی محسوب میشود به طوری که نمونههای آزمایشی ترانسفورماتورهایی که با بهرگیری از ابر رسانا ساخته شدهاند به راندمانی برابر ۹۹٫۸۵٪ دست یافتهاند. به طور کلی ترانسفورماتورهای بزرگتر از راندمان بالاتری برخوردارند و ترانسفورماتورهایی که برای مصارف توزیعی مورد استفاده قرار میگیرند از راندمانی در حدود ۹۵٪ برخوردارند در حالی که ترانسفورماتورهای کوچک مانند ترانسفورماتورهای موجود در اداپتورها راندمانی در حدود ۸۵٪ دارند. تلفات به وجود آمده در ترانسفورماتور با توجه به عوامل به وجود آورنده یا محل اتلاف انرژی به این صورت طبقه بندی میشوند: مقاومت سیمپیچها جریانی که در یک هادی جاری میشود با توجه به میزان مقاومت الکتریکی هادی میتواند موجب به وجود آمدن حرارت در محل عبور جریان شود. در فرکانسهای بالاتر اثر سطحی و اثر مجاورت نیز میتوانند تلفات مضایفی را در ترانسفورماتور به وجود آورند. تلفات پسماند (هیسترزیس) هر بار که جهت جریان الکتریکی بهخاطر وجود فرکانس عوض میشود با توجه به جنس هسته، مقدار کمی انرژی در هسته باقی میماند. به این ترتیب برای یک هسته با جنس ثابت این نوع تلفات با میزان فرکانس تناسب دارد و با افزایش فرکانس تلفات پسماند هسته نیز افزایش مییابد
جریان گردابی
یک ترانسفورماتور ایدهآل به عنوان المانی در مدار مواد فرومغناطیس معمولاً هادیهای الکتریکی خوبی نیز هستند و بنابراین هسته ترانسفورماتورمیتواند مانند یک مدار اتصال کوتاه شده عمل کند. بنابراین حتی با القای میزان کمی ولتاژ، جریان در هسته به شدت بالا میرود. این جریان جاری در هسته گذشته از به وجود آوردن تلفات الکتریکی موجب به وجود آمدن حرارت در هسته نیز میشود. جریان گردابی در هسته با مجذور فرکانس منبع رابطه مستقیم و با مجذور ضخامت ورق هسته رابطه معکوس دارد. برای کاهش تلفات گردابی در هسته، هستهها را ورقه ورقه کرده و آنها را نسبت به یکدیگر عایق میکنند.
تغییر شکل بر اثر مغناطیس
شار مغناطیسی در یک ماده فرومغناطیس موجب حرکت نسبی ورقههای هادی نسبت به یکدیگر میشود. در صورت محکم نبودن این ورقهها این اثر میتواند موجب ایجاد صدایی شبیه وز وز در هنگام کار کردن ترانسفورماتور شود به این اثر تغییر شکل بر اثر میدان مغناطیسی یا Magnetostriction میگویند. این اثر میتواند موجب به وجود آمدن گرما در اثر اصطکاک بین صفحات نیز شود.
تلفات مکانیکی
به دلیل وجود تغییر شکل بر اثر مغناطیس در یک ترانسفورماتور بین قطعات ترانسفورماتور نوعی حرکت به وجود میآید این تحرک نیز به نوبه خود موجب به وجود آمدن تلفات مکانیکی در ترانسفورماتورخواهد شد. در صورتی که قطعات موجود در ترانسفورماتور به خوبی در جای خود محکم نشده باشند، تحرکات مکانیکی آنها نیز افزایش یافته و در نتیجه تلفات مکانیکی نیز افزایش خواهد یافت.
مدار معادل
محدودیتهای فیزیکی یک ترانسفورماتور واقعی به صورت یک مدار نمایش داده میشوند. این مدار معادل از تعدادی از عوامل به وجود آورنده تلفات یا محدودیتها و یک ترانسفورماتور ایدهآل تشکیل شدهاست. تلفات توان در سیمپیچ یک ترانسفورماتور به طور خطی تابعی از جریان هستند و به راحتی میتواند آنها را به صورت مقاومتهایی سری با سیمپیچهای ترانسفورماتور نمایش داده شود؛ این مقاومتها RS و RP هستند. با بررسی خواص شار پراکندگی میتوان آن را به صورت خود القاهای XP و XS نشان داد که به صورت سری با سیمپیچ ایدهآل قرار میگیرند. تلفات آهنی از دو نوع تلفات گردابی (فوکو) و پسماند (هیسترزیس) تشکیل شده. در فرکانس ثابت این تلفات با مجذور شار هسته نسبت مستقیم دارند و از آنجایی که شار هسته نیز تقریباً با ولتاژ ورودی نسبت مستقیم دارد این تلفات را میتوان به صورت مقاومتی موازی با مدار ترانسفورماتور نشان داد. این مقاومت همان RC است. هستهایی با نفوذپذیری محدود نیازمند جریان IM خواهد بود تا همچنان شار مغناطیسی را در هسته برقرار کند. بنابراین تغییرات در جریان مغناطیس کننده با تغییرات در شار مغناطیسی هم فاز خواهد بود و به دلیل اشباع پذیر بودن هسته، رابطه بین این دو خطی نخواهد بود. با این حال برای ساده کردن این تاثیرات در بیشتر مدارهای معادل این رابطه خطی در نظر گرفته میشود. در منابع سینوسی شار مغناطیسی ۹۰ درجه از ولتاژ القایی عقبتر خواهد بود، بنابراین این اثر را میتوان با القاگر XM در مدار نشان داد که به طور موازی با تلفات آهنی هسته RC قرار میگیرد. RC و XM را در برخی موارد با هم به صورت یک شاخه در نظر میگیرند و آن را شاخه مغناطیس کننده مینامند. اگر سیمپیچ ثانویه ترانسفورماتور را مدار باز کنیم تمامی جریان عبوری از اولیه ترانسفورماتور جریان I۰ خواهد بود که از شاخه مغناطیس کننده عبور خواهد کرد این جریان را جریان بیباری نیز مینامند. مقاومتهای موجود در طرف ثانویه یعنی RS و XS نیز باید به طرف اولیه منتقل شوند. این مقاومتها در واقع معادل تلفات مسی و پراکندگی در طرف ثانویه هستند و به صورت سری با سیم پیچ ثانویه قرار میگیرند. مدار معادل حاصل را مدار معادل دقیق مینامند گرچه در این مدار معادل نیز از برخی ملاحظات پیچیده مانند اثرات غیرخطی چشم پوشی میکند.
انواع Transformer
ساخت انواع مختلف ترانسفورماتورها به منظور رفع اهداف استفاده از آنها در کاربردهای متفاوت میباشد. در این میان برخی از انواع ترانسفورماتورها بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند که میتوان به نمونهها زیر اشاره کرد: اتوترانسفورماتور اتوترانسفورماتور به ترانسفورماتوری گفته میشود که تنها از یک سیمپیچ تشکیل شدهاست. این سیمپیچ دارای دو سر ورودی و خروجی و یک سر در میان است. به طوری که میتوان گفت سیمپیچ کوتاهتر(که در ترنس کاهنده سیمپیچ ثانویه محسوب میشود) قسمتی از سیمپیچ بلندتر است. در این گونه ترانسفورماتورها تا زمانی که نسبت ولتاژ-دور در دو سیمپیچ برابر باشد ولتاژ خروجی از نسبت سیمپیچ تعداد دور سیمپیچها به ولتاژ ورودی به دست میآید. با قرار دادن یک تیغه لغزان به جای سر وسط ترانس، میتوان نسبت سیمپیچهای اولیه و ثانویه را تا حدودی تغییر داد و به این ترتیب ولتاژ پایانه خروجی ترانسفورماتور را تغییر داد. مزیت استفاده از اتوترانسفورماتور کم هزینه تر بودن آن است چراکه به جای استفاده از دو سیمپیچ تنها از یک سیمپیچ در آنها استفاده میشود.